A love that is never ending. a love that's deep and true.a love that brings true hapiness. a love . . . a that's a love.i feel
درباره من
می دانم که توصیف مشخصی از عشق مشکل است
اما چیزی که می توان در مورد آن گفت این است که در ذات انسان نوعی شور و علاقه به نظم دادن وجود دارد .
در روح و روان انسان ها نوعی محبت و در جسم آنها تمایلی پنهان و ظریف به در اختیار داشتن آنچه با تمام رازهایش دوستش دارد وجود دارد .
عشق تنها یک نقطه نورانی است و دیگر هیچ ء که به نظر می رسد بر زمان مسلط می شود .
کمتر روزی به چشم می خورد که عشقی در آن وجود نداشته باشد .
لیکن تا زمانی که عشق هست روشنایش را بر تمام گذر زمان که پشت سر یا پیش رو دارد می گستراند . این نور بر هر کسی که بخواهد عشق را دنبال کند می تابد .همیشه دوست داریم در مورد آنچه که دوست داریم حرف بزنیم و در مورد چیز های بسیار معنوی چیزی جز نوشتن برای گفتن نداریم .
من قبل ها نیز از عشق سخن گفتم
اما نمی دانم آنچه را که گفتم چه بوده
حس می کنم می توانستم سالم زندگی کنم دزد باشم و یا آشوبگر
اما اکنون عاشقم از صمیم قلب
ادامه...
منم یکی رو می شناسم که تنهاست ولی خوش بخت ... من بهش حسودی می کنم ولی من که در ابعاد زمان حسب می شوم یه سری به من بزنید اگه منو تو پیوند هاتون بزارید منو شرمنده می کنید ... بهم بگید که منم شما را بزارم
سی سالِ سیاه را پسِ پشت سپرده ام وُ هیچ گاه حدودِ حرمتٍ هیچ کس را حتا وقتی که نتوانسته ام تاوان تبسم های تکیده را دلیلی بیابم پایی دراز نداشته ام به خیانت حتا به خیال . همواره با هر کسی که دستی به «یا علی» بخشیده ام آشنای همیشه مانده ام که از پلشتی زاده نگشته‌ام تاتوان تحملش را در من کسی به جست و جو بنشیند من از دوست داشتن تنها و تنها سهم صداقتم را می خواستم همین.
سلام . از همه دوستانی که نظراتشونو نوشتند ممنونم. بسیار ممنونم
شاید اون کس تنها و خوشبخت منم. ممنون از اینکه اومدی پیشم نمیدونم پسستهام رو خوندی یا نه؟ ولی من دوتا پست آخرت که شعر بودن رو خوندم خیلی قشنگ بود بازم پیشم بیا و آپ کردی خبرم کن
از حال من چی کسی باخبره؟ کی میدونه تو دلم داره چی میگذره؟ کی میدونه بر من چه گذشت ؟ آخه کی میدونه هیچ کس نمیدونه فقط خود خدا میدونه از دوست ناشناسمم ممنونم که برام حرفای قشنگ نوشته دوست عزیز من هنوز یه قدم بی یاد خدا بر نداشتم اگه گناهکارم جرم من فقط دوست داشتن بود همیشه به یادخدا هستم و فقط از اونه که کمک میخوام ولی نمیدونم چرا خدا دوست داره آه و ناله های منو بشنو چراشو نمیدونم؟ دلم میخواد ازش بپرسم مگه گریه های یه دل شکسته قشنگه ؟ مگه آب شدن یه روح عاشق همچو اشک قطره قطره یه امتحان الهیه ؟ مگه غصه خوردن دیدن داره؟ شاید همه این اتفاقات یه حکمتی توشه بازم خودمو با این حرفا قانع میکنم من به جنگ خدا نمیرم بلکه به قول شما به سمتش میرم تا به سمتم بیاد
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
شعر دیگر ننویسید که اشعار مرا دزدیدند
نه فقط شعر مرا سینه تبدار مرا دزدیدند
همه اندیشه ام این بود که دنیا پاک است
این قدر ساده نباشد که افکار مرا دزدیدند
شعر من وعده دیدار من و لیلا بود
ای رفیقان به خدا وعده دیدار مرا دزدیدند
شعر من جامهء من بود که بی آن لختم
لخت و عریان شده دل جامه و دستار مرا دزدیدند
از سمیر این یک نصیحت بشنوید
شعر دیگر ننویسد که اشعار مرا دزدیدند
.............................................
یاحق
خوش به حال اون آدم خوشبخت
من نمی تونم حتی تصور تنها شدن را کنم چه برسهبه تنهایی
تنهایی سختترین بخش زندگیه
نه؟؟
شعر یک نکته داشت. البته همیشه آن هایی که تنها زندگی می کنند را دارای هنر پیدا می کنیم؟ فکر کنم این طوره.
تنهایی سخت نیست ؛
بی کسی غم است ؛
خوشبخت بودن : شاید سخت است
در این دوران ...
اما میتوان اما سخت ...
... شاید
موفق باشی .
راستی هوس می و مطرب دارم
دلم ژر غم دارم
سودای بهشتی در سر مجنون دارم
چه شود این دل ما هوس باز و کمی گستاخ است
آبجی خیلی مخلصاتیم ! این فی البداهه هم برای شما
بیا به ما سر بزن ! بلینکیم شما رو ؟
اما من می گویم که تنهایی سخت است
من می گویم که بی کسی غم بزرگیست .
و هیچ کس را نمی شناسم که تنها باشد و خوشبخت!
اگر این هنر است. هنر را هم نخواستیم!
منم یکی رو می شناسم که تنهاست ولی خوش بخت ...
من بهش حسودی می کنم ولی من که در ابعاد زمان حسب می شوم
یه سری به من بزنید
اگه منو تو پیوند هاتون بزارید منو شرمنده می کنید ...
بهم بگید که منم شما را بزارم
با تشکر
سی سالِ سیاه را پسِ پشت سپرده ام وُ
هیچ گاه
حدودِ حرمتٍ هیچ کس را
حتا وقتی که نتوانسته ام
تاوان تبسم های تکیده را دلیلی بیابم
پایی دراز نداشته ام
به خیانت
حتا به خیال .
همواره با هر کسی که دستی به «یا علی» بخشیده ام
آشنای همیشه مانده ام
که از پلشتی زاده نگشته‌ام
تاتوان تحملش را در من
کسی به جست و جو بنشیند
من از دوست داشتن
تنها و تنها
سهم صداقتم را می خواستم
همین.
سلام . از همه دوستانی که نظراتشونو نوشتند ممنونم. بسیار ممنونم
عزیز سلام خوب هستین که ایشالا خوشحال میشم یه سر به ما بزنین
ممنونم
بای تا های
راستی رایستی شعرتون خیلی قشنگ بود
بای تا های
شاید اون کس تنها و خوشبخت منم.
ممنون از اینکه اومدی پیشم نمیدونم پسستهام رو خوندی یا نه؟ ولی من دوتا پست آخرت که شعر بودن رو خوندم خیلی قشنگ بود بازم پیشم بیا و آپ کردی خبرم کن
این عالی بود
دست خط خودت از همه بهتره
ممنون
اما خودم اینطور فک نمی کنم
خوشبختی هم از کلمات بزرگ و بی معنی و مزخرفی مثل هنر که هیچ وقت وجود نداشته.
ای دوست ناشناس
از حال من چی کسی باخبره؟
کی میدونه تو دلم داره چی میگذره؟
کی میدونه بر من چه گذشت ؟
آخه کی میدونه
هیچ کس نمیدونه
فقط خود خدا میدونه
از دوست ناشناسمم ممنونم که برام حرفای قشنگ نوشته
دوست عزیز من هنوز یه قدم بی یاد خدا بر نداشتم
اگه گناهکارم جرم من فقط دوست داشتن بود
همیشه به یادخدا هستم و فقط از اونه که کمک میخوام
ولی نمیدونم چرا خدا دوست داره آه و ناله های منو بشنو
چراشو نمیدونم؟
دلم میخواد ازش بپرسم
مگه گریه های یه دل شکسته قشنگه ؟
مگه آب شدن یه روح عاشق همچو اشک قطره قطره یه امتحان الهیه ؟
مگه غصه خوردن دیدن داره؟
شاید همه این اتفاقات یه حکمتی توشه
بازم خودمو با این حرفا قانع میکنم
من به جنگ خدا نمیرم بلکه به قول شما به سمتش میرم تا به سمتم بیاد