گنج

زنـجـیر طلایـی تـو ، ای گنج  مراد

امـشب ز فـروتنـی به مـا درسی داد

بـر گـردن نـازنیـن ،چـو آویختیش

شرمنـده شـد و از آن به پایت افتاد

رهی معیری