. . .

پاره ای وقت ها دلتنگ و سرشار از حس

بودن و نبودن

تمام آسمان مهتابی را می گردی .

و باز نگاه می کنی به آسمان .

تنها یک ستاره از همه فانوس های شهر

آن بالا بالاها روشنترین است .

و تنها عاشقان اهل رنج اند .

و من عشق را پیراهن خود کرده ام همیشه تا . . .