لالالالادیگه بسه
نخواب ای حسرت سفره گل گندم
نباش تو دالونای قصه سردرگم
نخواب رو بالش پرهای پروانه
که فریاد تو رو کم دارن این مردم
لالالالا دیگه بسه گل لاله
بهار سرخ امسال مثل هر ساله
هنوزم تیر و ترکش قلب و می شناسه
هنوز شب زیر سرب و چکمه می ناله
نخواب آروم گل بی خار و بی کینه
نمی بینی نشسته گوله تو سینه
آخه بارون که نیس رگبار باروته
سزای عاشقای خوب ما اینه؟
نترس از گوله دشمن گل لادن
که پوست شیره پوست سرزمین من
اجاق گرم سرماس شب سنگر
دلیل تا سپیده رفتن و رفتن
نخواب آروم گل بادوم نا باور
گل دل نازک خسته گل پرپر
نگو باد ولایت پرپرت کرده
دلاور قد کشیدن رو بگیر از سر
دوباره قد بکش تا اوج فواره
نگو این ابر بی بارون نمی ذاره
مث یار دلاور نشکن از دشمن
ببین سر می شکنه تا وقتی سر داره
نذاشتن هم صدایی رو بلد باشیم
نذاشتن حتی با همدیگه بد باشیم
کتابای سفید و دوره می کردیم
که فکر شبکلاهی از نمد باشیم
نگو رفت تا هزار آفتاب هزار مهتاب
نگو کو تا دوباره بپریم از خواب
بخوون با من نترس از گلوله دشمن
بیا بیرون بیا بیرون از این مرداب
نگو تقوای ما تسلیم وایثاره
نگو تقدیر ما صد گره داره
به پیغام کلاغای سیاه شک کن
که شب جرز تیرگی چیزی نمی آره
نخواب وقتی که هم بغضت به زنجیره
نخواب وقتی که خون از شب سرازیره
بخوون وقتی که خوندن معصیت داره
بخوون با من بیا با من نگو دیره
سکوت شیشه های شب غمی داره
ولی خشم تو مشت محکمی داره
عزیز جمعه های عشق و آزادی
کلاغ پر بازی با تو عالمی داره شهیار قنبری