غریبه
تو با من کاری نداری غریبه
چرا تنهام نمی ذاری غریبه؟
جای حسرت جای غم نشد برام
یه دفعه شادی بیاری غریبه
چشمم از چشم تو خونده
بین ما حرفی نمونده
می رم اون دور ها که پیدام نکنی
می رم اوجایی که رسوام نکنی .
می رم اون شهری که عشقت نباشه
که دیگه بی کس وتنهام نکنی
چشمم از چشم تو خونده
بین ما حرفی نمونده
چشام از غصه می باره غریبه
دل تنهام بی قراره غریبه
مثل من میای یه روز گریه کنون
که دیگه فایده نداره غریبه
شبم از غم پره بی فردا شده
خورشید از کار تو بی صدا شده
دل نمونده که تو گولش بزنی
غریبه مشت تو پیشم وا شده