عاشقانه ها

A love that is never ending. a love that's deep and true.a love that brings true hapiness. a love . . . a that's a love.i feel

عاشقانه ها

A love that is never ending. a love that's deep and true.a love that brings true hapiness. a love . . . a that's a love.i feel

پروین اعتصامی

نام: پروین اعتصامی

تولد : 1285 ه ق

 

پروین در 25 اسفند 1285 ه‍ ش در تبریز به دنیا آمد مادرش اهل آذربایجان و پدرش آشتیانی بود. اعتصام الملک، پدر پروین از نویسندگان و دانشمندان بزرگ عصر خویش بود.

پروین در سن شش سالگی به همراه خانواده اش به تهران آمد. از همان سنین کودکی به همراه پدرش در محافل ادبی و با حضور بزرگان چون ملک الشعرای بهار شرکت می جست. و بسیار با استعداد بود به طوری که در سن هشت سالگی شعری به سبک انوری سرود. برای آنکه انگلیسی را به خوبی بیاموزد به پیشنهاد پدرش تحصیلات متوسطه را در مدرسه دخترانه آمریکایی تهران گذراند و دو سال در همان مدرسه زبان فارسی و انگلیسی تدریس کرد.

از همان آغاز به شعر و ادب علاقه نشان داد. سرودن شعر را از 8 سالگی آغاز کرد و نخستین شعرهایش را در مجله بهار که پدرش منتشر می کرد، به چاپ رسانید و مورد تشویق اهل ادب قرار می گرفت

از عوامل دیگری که موجب تقویت ذهن و پرورش استعداد شعری پروین شد، رفت و آمد او به محافظ ادبی آن روزگار بود که پدرش با آنها سرو کار داشت در یکی از همین محافل ملک الشعرای بهار که بعدها بر دیوان او مقدمه نوشت، به استعدادش پی برد و او را تشویق کرد.

پدر پروین قطعاتی دلکش و زیبا از کتب خارجی به فارسی برمی گرداند و دختر خردسالش را به نظم

آنها تشویق می کرد. همین کار بر علاقه پروین به شعر و ادب افزود و سرانجام او را مصمم به عرصه

شعر و شاعری رهنمون کرد.

پروین در سن 28 سالگی با پسرعموی پدر خود که از افسران شهربانی بود ازدواج کرد و به کرمانشاه رفت و دو ماه بعد متاسفانه از همسر خود طلاق گرفت، به تهران آمد و به خانه پدر بازگشت و در مورد این اتفاق و دلایل آن با کسی سخن به میان نیاورد ولی برادرش می نویسد:

روح لطیف و آزاد پروین نمی توانسته خانه ای را که در آن تریاک و عرق رواج داشت، بپذیرد لذا به خانه پدر باز می گردد. پروین یک سال بعد از طلاق یعنی سال 1314 ه‍ ش دیوان خود را به چاپ رسانید.. پدرش قبل از ازدواج به او اجازه نداده بود دیوانش را چاپ کند ( چون معتقد بود اگر قبل از ازدواج دیوان شعر دخترش چاپ شود، مردم کوته نظر آن را به حساب تبلیغات برای شوهریابی خواهند گذاشت

پروین در سرودن اشعارش از شیوه ناصرخسرو و سعدی پیروی کرده است و در قطعات خود به نحوه اشعار سنایی و انوری توجه داشته است.

پروین در روزگار پرآشوب و پرمسئله ای می زیسته، اختناق سیاسی و دشواری های اجتماعی زمانه او در شعر اغلب شاعران به صورتهای پوشیده و آشکار مطرح شده است اما وی با لطافت روح و مناعت اندیشه ای که می توان از آن به گونه ای عرفان جدید تعبیر کرد، از کنار همه این مسائل گذشته و به جای منعکس ساختن اوضاع اجتماعی و سیاسی نامطلوب، با طرح کلیات اخلاقی و بیان فقر و محرومیت و نیازهای شدید عاطفی بویژه در نسل جوان، به نوعی برداشت اجتماعی اخلاقی بسنده کرده است اگر از روح عاطفی و مادرانه ای که در برخی از قطعات پروین موج می زند چشم بپوشیم، بر روی هم، شعر او مردانه و از نظر فکر و موسیقی و صور خیال، ارائه اشعار پیشین زبان فارسی است.

پروین همه جا دل و جانش با دردمندان است. شعر او با احساسات، آمال و امیدهای بشری پی ریزی شده است. از عشق و محبت، از تنهایی یتیمان و مشکلات اجتماعی سخن می گوید او در مقابل مقرراتی که به اسم قانون بر انسان تحمیل شده است، انتقاد می کند او تحمل بی عدالتی و زورگویی را ندارد غم دیگران او را متاثر و شادی آنها او را مسرور می سازد

پروین پاک طینت، مهربان و متواضع بود کمتر سخن می گفت و بیشتر فکر می کرد، ساده و با متابن بود.

سرانجام چراغ فروزان زندگیش در شانزدهم فروریدن ماه 1320 ه‍ ش در سن 34 سالگی به علت بیماری حصبه، خاموش شد.

آرامگاه وی در قم می باشد

 

ابیات زیر را برای سنگ مزارش سروده است

 

اینکه خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

گر چه جز تلخی از ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آن همه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که زوی یاد کنند

دل به دوست دلی غمگین است

خاک به دیده بسی جانفرساست

سنگ بر سینه بسی سنگین است

بیند این بستر و عبرت گیرد

هر که را چشم حقیقت بین است

هر که باشی و به هر جا برسی

آخرین منزل هستی این است

آدمی هر چه توانگر باشد

چون بدین نقطه رسد مسکین است

کشتن و زادن و پنهان کردن

دهر را رسم ره دیرین است

خرم آنکس که در این محنت گاه

خاطری را سبب تسکین است

نظرات 1 + ارسال نظر
سینا پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:25 ق.ظ http://teshne.blogsky.com

برای سنش ۶ رو زدی ۶۰ !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد