عاشقانه ها

A love that is never ending. a love that's deep and true.a love that brings true hapiness. a love . . . a that's a love.i feel

عاشقانه ها

A love that is never ending. a love that's deep and true.a love that brings true hapiness. a love . . . a that's a love.i feel

ناصر خسرو

نام : ناصر خسرو قبادیانی

 

تولد : 394 ه ق

وفات : 481 ه ق

 

ناصر خسرو قبادیانی در سال 394 ه‍.ق در قبادیان بلخ متولد شد. خانواده او ظاهرا به امور دولتی و دیوانی اشتغال داشتند. هنگام تولد او پنج سال از حکومت پر آوازه محمود غزنوی می گذشت. دوران کودکی او مصادف بود با اوج حکومت غزنوی و جهان گشایی ها و شاعر نوازی های سلطان محمود بود.

در هفت سالگی او قحطی خراسان را فرا گرفت و بدنبال آن بیماری وبا، جان بسیاری از هم وطنان او را گرفت.

ناصر خسرو از کودکی به کسب دانش پرداخت و قرآن را از حفظ کرد و در اوایل جوانی در کار دبیری ورزیده شد و هنوز به سی سال نرسیده بود که به دربار راه یافت و از خوشگذرانی های وافر دربار مسعود غزنوی برخوردار شد و به جاه و مال رسید، پس از شکست مسعود در (دندانقان) ناصر خسرو هم مثل بسیاری از پیوستگان و شاعران دربار غزنه به خدمت طغرل درآمد و به کار دولتی مشغول شد، چنانچه خود در سفر نامه اش می گوید تا چهل سالگی سرگرم این کار بود و کام می راند و نان و نام می جست.

در این سالها او با حکیمان خراسان و آثار آنان آشنا شد. آرای اهل حکمت را فرا گرفته بود از عقاید و مذاهب و ملل آگاهی داشت. طب، نجوم، تفسیر و حکمت خوانده بود

هرگاه فرصتی دست می داد، در دانسته ها و یافته های خود تامل می کرد. در این گیر و دار مسائلی، آرامش طبع او را بر هم می زد، او تنگ نظری ارباب مذاهب را می دید و هرگز نمی توانست تپش روح ناآرام و باطن حقیقت جوی خود را با آن چه در اطرافش جریان داشت فرو بنشاند

همین بی قراری ها سرانجام در او انقلاب درونی پدید آورد و به قول خودش به دنبال خوابی که دید، از خواب چهل ساله بیدار شده و به ناگاه از همه علاقه ها و خواسته ها دست فرو شست

دل از دیار برکند و به همراه برادر کوچکتر خود با توبره ای از کتاب در سال (437 ه‍‍.ق) به راه افتاد. مدت هفت سال این سفر طول کشید، به حجاز، شام، مصر و مغرب سفر کرد. چهار بار حج انجام داد و نزدیک به سه سال در مصر ماند و همه جا با صاحبان نظر گفتگو و چون و چرا کرد.

ناصر خسرو در خراسان درباره باطنیان چیزهایی شنیده بود. آنان گروهی از شیعیان هفت امامی بودند که پس از امام جعفر صادق(ع) به امامت پسر بزرگ آن حضرت به نام اسماعیل معتقد بودند و او را آخرین امام می دانستند

باطنیان در شمال آفریقا پیروانی داشتند و مرکز فرمانروایی آنان قاهره بود که در آنجا به نام (فاطمیان) حکومتی تشکیل داده بودند. فرقه آنان به خراسان راه یافته بود اما پیروان مذاهب دیگر به آنان فرصت خودنمایی نمی دادند

ناصر خسرو در خراسان نمی توانست به سرچشمه حکمت باطنیان دست یابد زیرا در آنجا کمر به قتل و آزار آنان بسته بودند. به همین دلیل در مصر که قلمرو فرمانروایی باطنیان بود به خدمت خلیفه باطنی رسید و مراتب آگاهی از اصول مذهب باطنی را یکی پس از دیگری پشت سرگذاشت.

سرانجام پس از دریافت عنوان (حجت) به فرمان خلیفه فاطمی مامور تبلیغ این مذهب در خراسان شد. در این هنگام او 50 سال داشت. بر خلاف انتظار او در خراسان، نه تنها مورد توجه مردم قرار نگرفت

بلکه او را آزار دادند و بد دین خواندند. او باش به تحرک متعصبان شهر به خانه اش ریختند و قصد جانش کردند. ناصر خسرو از بیم جان با زن و فرزند، آواره بیابان شد. چندی به نیشابور و بعد به مازندران رفت و در آنجا فرصتی برای سکونت و تفکر بیشتر پیدا کرد.

عده ای را گرد خویش جمع کرد اما هیچگاه از آزار و اذیت اهل تعصب در امان نبود از اینرو به منطقه ای از افغانستان کنونی پناه برد. ناصر خسرو سرانجام (دره یمگان) را که در میان کوهها بود و با بلخ هم فاصله چندانی نداشت برای اقامت دائم خود برگزید و به پیروان اندک خود در آبادی های اطراف دل خوش کرد.

اهالی یمگان و اطراف تا مدتها بر مذهب اسماعیلی بودند. در این دره بود که ناصر خسرو به حال آوارگی و تبعید ، قصاید پرخروش خویش را سرود و بانگ خشم و نفرین و تحقیر و دل آزردگی خویش را مانند صدایی که در دل کوه می پیچد همراه با این سروده ها در گوش ها نشاند و نتیجه تاملات فلسفی خود را در آثاری به نثر استوار فارسی بر جای گذاشت.

وی گذشته از دیوان اشعار و سفر نامه به تالیف آثاری مانند (خوان اخوان) (زاد المسافرین) و (جامع الحکمتین) پرداخت که هر سه در زمره آثار کلامی زبان فارسی قرار دارند

شاعر آوازه خراسانی سرانجام به سال (481 ه‍.ق) در سن 87 سالگی در تنهایی و فراموشی دره یمگان غریبانه جان سپرد.

هر چه هست سخن خرد، دین و حقیقت نگری است.

از جمله آثار ناصر خسرو:

دیوان اشعار: بیش از 10000 بیت قصیده دارد

مثنوی روشنایی نامه: قریب 600 بیت دارد و در وعظ پند و حکم است.

سعادتنامه: مثنوی 300 بیتی است.

رساله: در جوال 91 سؤال فلسفی

سفر نامه: یا مهمترین اثر منثور ناصر خسرو، این کتاب مشتمل است بر شرح مشهودات حکیم در سفر 7 ساله ای که به ایران و آسیای صغیر و شامات و مصر و عربستان کرده است

زاد المسافرین: حاوی اصول عقاید حکیمانه و فلسفی ناصر خسرو است و به منظور اثبات عقاید اسماعیلیه در سال (453 ه‍.ق) آنرا در غربت تالیف کرده است.

گشایش و رهایش: رساله منثور دیگری است که ناصر خسرو در جواب 30 فقره سئوال و مشکلات یکی از برادران مذهبی خود نوشته است و خود گفته است:

نام نهادیم این کتاب را گشایش و رهایش از آنکه سخن بسته را اندر او گشاده کردیم تا نفس های مؤمن مخلصان را از او گشایش و رهایش باشد....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد