عاشقانه ها

A love that is never ending. a love that's deep and true.a love that brings true hapiness. a love . . . a that's a love.i feel

عاشقانه ها

A love that is never ending. a love that's deep and true.a love that brings true hapiness. a love . . . a that's a love.i feel

. . .

و کلام تو در جان من نشست

و من آنرا حرف به حرف باز گفتم

کلماتی که عطر دهان تو را داشت

احمد شاملو

 

رفتن

رفتن نبودن نیست

لبها اگر آهنگ خاموشی نگیرد

رفتن گذشتن نیست

دلها اگر رنگ فراموشی نگیرد .

رفتن بریدن نیست

زنجیره های دوستی گر استوار است .

رفتن سفر کردن به عمق قصه ها نیست

رفتن سکوت یک صدا نیست

گر رفته ای هرگز فراموشت نخواهم کرد

گاهی اگر راهی به ماندن نیست

 

دل

دل جز به ره عشق نپوید هرگز

جان جز سخن عشق نگوید هرگز

صحرای دلم عشق تو شورستان کرد

تا مهر کسی دگر نروید هرگز

. . .

من به لحظه تولد هر ستاره رشک می برم

ای ماه بی شک چراغ های دلم مرده است

و در آسمان قلب من گویی

خورشید طلایی امید افسرده است .

دلتنگی

دلتنگی

دلم برای کسی تنگ می شود

کسی که با سکوت کوچه ما همسایه است

و بوی غربت را حس می کند

کسی که بی قراری را

در چشم های من وقتی که شرمگین می شوم

خوب می فهمد .

دلم برای کسی تنگ می شود

کسی که من همیشه دلم برایش تنگ می شود .

شب های سیاه

شب های سیاه

چه شب مرموزی است

نیست از هیچ کس آوازی

نیست دیگر خبر از دنیایی

نیست با من هوسی رویایی

نیست اشکی به رخ دلداری .

اشک ها خشکیده. قلب ها بی رنگ اند .

تپش نبض بهار بی رنگ است .

های هایی ز گلو می آید .

سخن از نا مردی است .

از غم چهره من .

که ز نامردی ایام سیاه و زرد است .

مثل آن شب .

شب مرموز . شب بیهوده .

شب تکرار . شب بی واژه

می ماند به راه

می ماند به راه

 

تا سپیده دم

بیداری

فکر کردن به آن قصه بزرگ .

در راه عشقی کهنخ و بی پایان .

که به فردایش امید واریم .

عشقی فراتر از همه دنیا ها .

همه لذت ها .

سواری بر اسبی می تازد .

بی فکر .

در عالمی دور .

در واپسین گام هایش

با چهره بر افروخته

به انتهای راه می اندیشد .

و با تمام قوا می کوشد .

تا خود را اثبات کند .

پس می ماند بر صفحه هستی .

تا سپیده دم تبسم ها .